اظهارات قاتل مرد ۴۵ ساله پرده از راز قتل او برداشت / دوستم میخواست یک شب با زنم تنها باشد!
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۷۰۵۱۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تحقیقات پلیس تهران نشان میدهد انگیزه اش از قتل، سرقت بوده، اما خودش ادعای دیگری دارد و میگوید: در دفاع از ناموسم مرتکب قتل شدم. پس از جنایت جسد دوستش را در موتورخانه دفن کرد و تصور نمیکرد راز قتل خیلی زود فاش شود.
بیشتربخوانید: اقدام خجالت آور مرد شیطان صفت با دختر ۶ ساله + عکس
۴۰ بهار از زندگی اش گذشته، اما چهره درهم تکیدهاش او را سالها بیشتر از سنش نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او اعتراف کرد که دوستش را با میله آهنی کشته و در موتورخانه ساختمان محل زندگی اش دفن کرده و خودرو و وسایل مقتول را دزدیده است. با اعتراف متهم، جسد مقتول نیز کشف شد. او در جریان تحقیقات قضایی به ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: من و مقتول هر دو معتاد بودیم. آن روز مقداری زیورآلات خریدم. دوستم را به خانه ام دعوت کردم تا اموال را ارزیابی کند که بعد از بررسی اموال گفت بدلی است و من میخواهم سرش کلاه بگذارم. او مدام به خاطر زندگی ام تحقیرم میکرد و میگفت اجازه بده من با همسرت دوست باشم و ۵۰۰ هزارتومان به تو میدهم. همین باعث خشم من و قتل اوشد.
گفتگو با متهممقتول را میشناختی؟
یک سال پیش، زمانی که هر دو برای مصرف مواد به خانهای که پاتوق معتادان بود، رفته بودیم، با هم آشنا شدیم. من شیشهای بودم و او علاوه بر شیشه، هروئین هم مصرف میکرد. چند بار دیگر با هم ملاقات کردیم و دوستی مان ادامه داشت و به رفت و آمد خانوادگی هم کشیده شد. همسر و پسرش آمریکا بودند. او در تهران تنها زندگی میکرد و مشغول خرید و فروش طلا، بدلیجات و نقره بود.
خودت چه کاره هستی؟
من نقاش ساختمان بودم، اما به خاطر اعتیادم کمتر کار میکردم و این اواخرهم بدلیجات خریده و با کمک دوستم میفروختم.
از شب جنایت بگو.
اوایل اردیبهشت امسال بود، به خاطر اعتیادم همسر و بچه هایم قهر کرده و نزد خانواده زنم رفته بودند. مادرم نیز برای چند روزی سفر رفته بود. بعداز ظهر آن روز رفتم میدان امام حسین (ع) و از بساط فروش بدلیجات، ۳۷۰ هزارتومان زیورآلات خریدم، اما در میان وسایلی که خریدم یک پلاک طلا وجود داشت. یکی از دوستانم آن را ۸۰۰ هزار تومان فروخت و ۴۰۰ هزار تومان آن را به من داد. بقیه بدلیجات را به خانه بردم و به دوستم پیامک زدم و تلفنی خبر دادم که به خانه ام بیاید. او بدلیجات را با وسایل عیارسنج طلا بررسی کرد و گفت همه بدلی اند و طلایی در کار نیست و حرفم درباره پلاک طلا را باور نکرد و مدام میگفت نمیتوانی سرم کلاه بگذاری.
چطور او را کشتی؟
دوستم میگفت به یک شرط به من پول میدهد و اگر اجازه دهم با همسرم در ارتباط باشد ۵۰۰ هزار تومان به من میدهد. با شنیدن این حرفها عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. میله آهنی که روی زمین افتاده بود را برداشتم و با آن محکم به سرش زدم که زخمی شد. بعد نتوانست تعادلش را حفظ کند و سرش به لبه پله هم خورد و بیهوش شد، نبضش راگرفتم، متوجه شدم فوت شده است.
با جسد چه کردی؟
برگشتم خانه، پتو برداشته و جسد را در آن قرار دادم و بردم سمت موتورخانه. همه لکههای خون به جا مانده در محل را از طبقه اول تا موتورخانه شستم. دوباره به موتورخانه برگشتم و بخشی از آنجا را کندم و جسد را پتو پیچ شده همان جا انداختم، بعد روی جسد بتون ریختم.
فرار نکردی؟
یک ماه در همان ساختمان ماندم، بعد از ترس لو رفتن ماجرا، با همسرم تلفنی حرف زدم و زمانی که متوجه شدم او پول دیه تصادفش را گرفته و در ملارد خانه خریده و با بچهها آنجا رفته، تصمیم گرفتم نزدشان بروم. سنگ فرز و وسایل عیارسنج طلای سرقتی مقتول را فروختم. سوار خودروی سوناتای مقتول شدم و با کلیدی که از خانه ویلایی او در کرج داشتم به آنجا رفته و یک شبانه روز آنجا ماندم و بعد نزد همسرم و بچهها رفتم. وقتی فهمیدم خانواده اش ناپدید شدن او را به پلیس خبر داده اند، خودرویش را رها کردم.
چطور بازداشت شدی؟
یک روز که در حال پرسه زدن در خیابانهای تهران بودم، ماموران مرا شناسایی و بازداشت کردند.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۷۰۵۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده ماجرای مفقود شدن یسنا دختر گمشده
در روزهای گذشته خبر گمشدن دختر چهار سالهای به نام یسنا، دست به دست شد، دختری که در فضای مجازی و رسانهها با نام یسنا کوچولو شناخته شد.
اما ماجرا از این قرار بود که یسنا دیدار، دختر بچه چهارساله کلالهای (گلستان) پنج روز پیش در زمین کشاورزی روستای یلیبودراق گم شده بود.
ساعت ۱۷ روز یکشنبه ۹ اردیبهشت گمشدن یک دختر ۴ ساله در زمینهای کشاورزی روستای یلی بدراق کلاله از سوی بخشداری به هلالاحمر گزارش شد و از همان ساعت اولیه گروههای امدادی و مردم به صورت گسترده برای پیدا کردن او بسیج شده بودند. جمعیت زیادی که این عملیات جست و جو را انجام دادند بارها مورد توجه شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
روز گذشته مدیرعامل جمعیت هلال احمر به خبرنگار فارس از زنده پیدا شدن این کودک ۴ ساله توسط تیم پاراگلایدر خبرداد.
همچنین سردار دادگر فرمانده انتظامی استان گلستان با اعلام این خبر به رکنا گفت: دقایقی پیش تجسسهای نیروهای امدادی، پلیسی و سگهای زنده یاب به نتیجه نشست و یسنا دختر گمشده پیدا شد.
با توجه به پیدا شدن یسنا دختر گمشده در گندم زارهای منطقه و زنده بودن این دختر بچه بعد از ۴ روز اقدامات درمانی در حال انجام است.
با این وجود سیدجواد میردوستی، دادستان عمومی و انقلاب کلاله گفت: بلافاصله پس از اعلام مفقودی یسنا کودک کلالهای با تشکیل پرونده قضایی عملیات جستجو و اقدامات قضایی، پلیسی و اطلاعاتی برای بررسی موضوع آغاز شد.
دادستان عمومی و انقلاب کلاله گفت: در ادامه بررسیها با توجه به شواهد و قراین ظن بازپرس پرونده مبنی بر ربوده شدن کودک تقویت شد و در پی تحقیقات با دستور بازپرس پرونده چند نفر به عنوان مظنون به پلیس آگاهی احضار شدند.
منبع: خبرآنلاین
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟